بهاری در ماه خورشید

 

درود میفرستیم بر همه ی مردان و زنانی که رنج و سختی های پیمودن راه آزادگی را بر جان خریدند تا در همه دوران های سیاهی ، نور امید آزاد بودن بدرخشد . درود میفرستیم بر آزادگانی که در خون خود غلطیدند اما پرچم درستی و راستی را برقرار و استوار نگاه داشتند . درود میفرستیم بر همه ی شیرمردان و شیرزنان از هر دین و آئین و نژادی که تن به ذلت وبردگی در مقابل ظلم و ستم و بیدادگری ندادند . درود میفرستیم بر آزادمردان و آزاد زنان و دین و آئین و فرهنگ والایمان که همواره قامت ایستاده شان همچون کوهی استوار مایع دلگرمی و آسایش خاطر هم وطنان و هم کیشانشان بوده و هست .

میتوان بارها و بارها از تک تک اسطوره های بی مثال این آب و خاک یاد کرد و بر هم خونی با این نیک اندیشان افتخار نمود که این تاریخ پرافتخار سر لوحه ی ست زیبا برای آینده ی روشن . اما در لابه لای این صفحات ارزشمند بزرگانی از همین تبار پر افتخار با بی مهری مردمانشان روبرو گشتند . رنج ها کشیدند و صبوری کردند ، بی مهری دیدند و محبت را علم کردند ، بر ساقه های باغ سر سبزشان با تبر های از جنس دشمنی و ناسپاسی کوبیدند اما جز صبر و بردباری و ایمان به هدف بزرگشان دم بر نیاوردند . حاکمان ظالم و بد سیرت همواره تاریخ بوده اند و تا سستی و بی غیرتی هست ، خواهند بود اما داد و از بی تفاوتی و ناسپاسی مردمانی که تاریخشان مملو از صحنه های سلحشوری و افتخار است ولی از حال و روز جاریشان بی خبرند انگار که سالها و سالهاست در خوابی عمیق فرو برده شده اند .


در این روزگار سیاه که سیاهتر از هر تاریکی در طول تاریخ است مردی از جنس ایستادگی و مقاومت با پوششی از رزم و تلاش و قلبی مملو از ایمان و صفا باغی زیبا از گل ها و نهال های امید بر روی خاکی پر گهر آراست تا کاوه ها و فریدون های این عصر و زمان از این باغ زیبا سر برآورند تا بر عصر تاریکی برای همیشه پایان دهند . افسوس که مردمانش قدر این گوهر را به نیکی نداستند و با بی تفاوتی از کنارش گذشتند تا دشمنان قسم خورده این آب و خاک با لباسی فریبنده بر سبزه زار زیبایش بتازند و غارت کنند و بسوزانند . بی خبر از آنکه همت والا را نتوان سرکوب کرد و نور پر فروغش را نتوان خاموش نمود .

درود میفرستیم بر مرد میدان های سخت و دشوار ، درود میفرستیم بر پدری دلسوز و مهربان ، درود میفرستیم بر آوای پاکش بر قلب مهربانش بر همت والایش بر رزم بی پایانش بر گفتار صدقش بر ژرفای نگاهش که هر چه بوده و هست زیبایی و درستی و جوانمردی ست . درود میفرستیم بر جناب استاد باقریان که نه قامت استوارش در برابر دشمنی ها خم شد و نه مکر فریبکاران او را از هدف روشنش دور ساخت . نهالی را که او با ایمان کاشت به یقین آینده ی روشن این سرزمین خواهد بود .

بیست و پنج مرداد سالروز میلاد استاد عبدالحمید باقریان جمنانی و سالروز تصویب ثمره سالها تحمل رنج و سختیش ، رزمگاه کماندو ایران مبارک و فرخنده باد .

در این روز مبارک از خالق نور و زیبایی ها میخواهیم تا پایان این عصر تاریکی را نزدیک و کاخ های ظالمان و نابکاران را ویران و حکومت صالحان را جایگزین حکومت زشت سیرتان بفرماید . «آمین»

 

پنجم دی ، بازداشت نخبه رزمی ایران و موسس رزمگاه کماندو



یازده سال قبل در چنین روزی استاد عبدالحمید باقریان جمنانی تنها به جرم همکاری نکردن با نهادهای امنیتی بویژه وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه پاسداران در سرکوب اعتراضات مردم ، توسط وزارت اطلاعات بازداشت و روانه سلولهای انفرادی این نهاد امنیتی شد .
فشارها از سوی وزارت اطلاعات از چند سال قبل تر شروع شده بود . آنها که پی به پتانسیل بالای نیروهای آموزش دیده رزمگاه کماندو ایران  تحت امر استاد باقریان ، برده بودند در صدد برآمدن تا با پیشنهادهای اغوا کننده این نیروها در پیشبرد اهداف خود استفاده نمایند که در همان ابتدای امر با موضع روشن و محکم رزمگاه و استاد باقریان مواجه گشتند که رزمگاه هیچگاه در مقابل خواست مردم نخواهد ایستاد بلکه همواره خود را عضوی از ملت ایران میداند و در همه سختی ها همانند گذشته در کنار ملت خواهد بود .
اندک اندک این پیشنهاد بی شرمانه رنگ و بوی تهدید به خود گرفت اما باز هم استاد باقریان از مواضع خود پا پس نکشید تا آنکه در دی ماه 1387 وزارت اطلاعات که پی به اعتراضات و آتش زیر خاکستر برده بود چاره را در بازداشت استاد باقریان و مربیان ارشد این مجموعه عظیم ورزشی فرهنگی دید و در صبحدم پنجم دی 1387 با متوقف کردن خودروی حامل استاد باقریان و چند تن از اعضاء ارشد رزمگاه در خیابان تهران شهرستان قائمشهر اقدام به بازداشت ایشان نمود .
در این مدت حتی با پیگیری های نیروهای رزمگاه هیچ ارگانی حاضر به پاسخگویی نشد و تمامی جراید و خبرگزاریها حاضر به انتشار این خبر و حمایت از نخبه رزمی ابران به انتخاب سازمان نخبگان ایران ، نشدند . شش ماه بازداشت در سلولهای وزارت اطلاعات و بازجویی های پیاپی تا بتوانند لکه تاریکی در طول فعالیتهای ورزشی و زندگی استاد باقریان بیابند ، همه و همه فایده بود تا آنکه پس از ناامیدی بازجویان از به هدف رسیدن در این پرونده ، استاد باقریان به زندان بند هشت ساری انتقال داده شد و سرانجام در شهریور 1388 ایشان با تبرئه از اتهام اقدام علیه امنیت ملی  با سربلندی از محبس آزاد گشتند .
البته دشمنی های حکومت با رزمگاه در سالهای بعد نیز ادامه پیدا کرد که یک نمونه آن یورش یگان ویژه نیروی انتظامی با ماشین آلات سنگین به رزمگاه در زمان تعطیلی دوره های آموزش که تنها چند تن از اعضا کادر در مجموعه رزمگاه حضور داشتند . در این یورش ساختمانهای مجموعه رزمگاه که همگی با هزینه شخصی اعضا رزمگاه و بدون هیچگونه کمک از سوی دولت بنا شده بود توسط نیروی انتظامی و به دستور شورای عالی امنیت ملی به ریاست حسن روحانی رییس جمهور حال حاضر ایران تخریب و به آتش کشیده شد .

سکوت مرگبار مدعیان در دفاع از اخرین مردان ایستاده




سوم آبان سالروز تخریب و به آتش کشیدن اولین و تنها مرکز شبانه روزی آموزش رزمی در ایران توسط نیروهای امنیتی رژیم جمهوری اسلامی است . تشکیلاتی که تنها جرم آن همکاری ننمودن با نهادهای امنیتی در سرکوب اعتراضات بحق مردم ایران بود و بر سر آرمان و ارزش هایش به نیکی ایستاد اما هیچگاه مردم دیارش ندایی حتی کوتاه جهت همیاری و دفاع از آن بر نیاوردند .
کوتاهی مردم و تنها نگریستن به حوادث تلخ جامعه امری تکراری است . در برابر ظلم سکوت اختیار میکنیم و عقده های ناشی از آن را بر سر یکدیگر آوار کرده ایم . همه چشم به معجزه ای سخت از سوی عالم بالا داریم در حالیکه نداهایی آزادیخواهانه جوانان این مرز و بوم را بی جواب گذاشته و بی اعتنا از کنار اتفاقات تلخ و ظلم و ستم ستمگران بر مظلومان میگذریم .
بله در روز سوم آبان 1391 در روز عرفه با مدیریت شورای عالی امنیت ملی که مسئولیت آن بر عهده رییس جمهور کنونی ایران ، حسن روحانی بوده و با برنامه ریزی شورای تامین استان مازندران و حکم قضایی دادستان شهرستان سوادکوه ، احمد محمدی ، نیروهای یگان ویژه نیروی انتظامی استانهای گلستان ، سمنان ، تهران و مازندران با همکاری وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران به مرکز آموزش شبانه روزی رزمگاه کماندو ایران یورش بردند و با استفاده از  ماشین آلات سنگین ساختمان های مرکز آموزش که با هزینه شخصی اعضاء و خانواده های هنرجویان ساخته شده بود را تخریب و وسایل موجود در مرکز آموزش را به آتش کشیدند . ترس نهادهای امنیتی از نیروهای رزمگاه تا به حدی بود که در زمان حمله چند هزار نفری به مرکز آموزش تنها چند تن از نیروهای کادر رزمگاه در محوطه حضور داشتند و پس از حمله نیز هیچگونه سلاحی در مرکز آموزش پیدا نشد که دلیل بر ترس نهادهای امنیتی باشد .
سکوت نهادهای حقوق بشر ، رسانه ها ، فعالین سیاسی و ورزشی ، مدعیان آزادیخواهی همه و همه تنها فعالیت سخت و جانکاه مدعیان مبارزه با ظلم و ستم در ایران و خارج از مرزها بود . با این اوصاف و با این بی غیرتی ملی که در سطح وسیعی از جامعه گسترش پیدا کرده امیدی به تغییر از سوی مردم نیست و تنها نشانه ی بر فریادهای پوچ و تو خالی حامیان آزادی بیان بوده است .
ساختمان های رزمگاه تخریب شد ، نیروهای و مربیان رزمگاه در چندین نوبت بازداشت و روانه زندان شدند بی آنکه دلیل محکمی بر گناهکار بودن آنها و اقدامی علیه امنیت ملی به اثبات برسد . و حالا تنها یاد جوانانی سرزنده و شاداب در یاد مردمان بجای مانده که الگویی مناسبی بودند برای همه جوانان این مرز و بوم .

یاد باد رزمگاه کماندو ایران
یاد باد طریق درستی و راستی
یاد باد پاکی و جوانمردی و حق طلبی

بزرگداشت تنها تشکلی که ایستاد



یکی از تاثیرگذارترین اتفاقات روز 25 مرداد ، تصویب هنر رزمی کماندو میباشد . اولین رشته رزمی ایرانی به مرکزیت کشورمان در سال 1362 بنیانگذاری شد و در تاریخ 25 مرداد 1376 به تصویب رسید . در تمام این سالها دوره های آموزش این رشته بشکل منظم و بصورت دوره های زمستانی و تابستانی برگزار میگردید که نتیجه تلاش این سالها آموزش تعداد زیادی از جوانان کشورمان و جوانانی از کشورهای همسایه بود .
 با گذشت چند سال و آشنایی بیشتر جوانان با این مرکز آموزش نهادهای امنیتی توجه ویژه ای به این مرکز نمودند و بر آن شدند تا از آن بعنوان بازوی مردمی خود استفاده کنند که هر بار بشکلی سعی در همراه کردن رزمگاه با خود داشتند اما همواره با مخالفت بنیانگذار این رشته استاد عبدالحمید باقریان مواجه گشتند تا آنکه در پاییز 1387 زمانی که از رسیدن به هدف شوم خود ناامید گشتند دست به بازداشت استاد باقریان و تعدادی زیادی از مربیان رزمگاه نمودند . پس از آن بود که دشمنی ها با رزمگاه بصورت گسترده علنی شد و کارشکنی های زیادی در فعالیت های این رشته و مجموعه رزمگاه صورت گرفت . اما این پایان کار نبود زیرا مخالفت رزمگاه با نهادهای امنیتی و بخصوص وزارت اطلاعات آنچنان بر مسئولین سنگین بود که در آبان 1391 یگان های ویژه نیروی انتظامی استانهای مازندران و گلستان و سمنان با همکاری اطلاعاتی سپاه پاسداران به رزمگاه یورش بردند و تعدادی اندکی از نیروهای کادر حاضر در رزمگاه را بازداشت و تعدادی از ساختمانهای مرکز آموزش را تخریب نمودند . از آن سال تاکنون عبور و مرور به زمین های رزمگاه که در دل جنگلهای شهرستان سوادکوه واقع است ، ممنوع بوده و در صورت کوچکترین تحرکی در منطقه نیروهای انتظامی شهرستان به رزمگاه اعزام میشوند .
این روز را گرامی میداریم هر چند خانه های رزمگاه را تخریب کردند اما پرچم مردانگیش همچنان استوار و پابرجاست . رزمگاه تخریب شد اما تن به ذلت نداد در زمانه ی سختی که مدعیان مردانگی فراوانند در حالی که در پرونده شان اثری از کوچکترین زخم های ایستادگی در برابر ظلم دیده نمیشود .

لو رفتن ارتباط دادستان و فرمانده انتظامی سوادکوه با سارقان و اوباش منطقه / ماجرای رسوایی دادستان و نهادهای امنیتی سوادکوه

درپی درگیریهای شدید نظامی و امنیتی در منطقه سوادکوه استان مازندران که در چند روز اخیر به شکل فزاینده ای رو به افزایش گذاشته، ازمنابع خبری موثق در دادستانی استان مازندران ، خبرهای ضد و نقیضی در رابطه باهمدستی مقامات قضایی و دست داشتن دادستان سوادکوه و برخی نهادهای انتظامی ، در بروز اتفاقات فاجعه بار روزهای اخیر بگوش میرسد.
به گفته یک مقام آگاه در دادستانی استان مازندران قطع غیرقانونی درختان جنگلهای سوادکوه در منطقه روستای خلیل کلا و قاچاق چوب که با همدستی و اجازه دادستان سوادکوه و همکاری فرمانده انتظامی شهر زیرآب صورت گرفته منجر به بروز فجایع اخیر و درگیریهای شدید نظامی و امنیتی در این منطقه گردیده است.
وی همچنین تصریح نمودکه تخریب، قطع درختان و سرقت اموال شرکت تعاونی یاران دهکده کمان توسط عوامل نیابتی دادستان و درگیری آنها با برخی افراد سودجوی محلی به ایجاد وضعیتی پرتنش در منطقه دامن زده است، که در همین رابطه کارگروه ویژه ای متشکل از نماینده ویژه دادستانی استان مازندران و نیروهای اطلاعاتی تشکیل گردیده و با اختیارات ویژه به منطقه اعزام گردیده اند. این درحالیست که مدیرعامل و رئیس هیئت مدیره شرکت تعاونی ، در زمان بروز و شروع درگیریها ،که به جهت پیگیری پرونده سرقت ار این مجموعه در محل پاسگاه انتظامی زیرآب حضور داشتند، در بازداشت نیروی انتظامی قرار گرفته و تا این لحظه در بازداشت بوده و اجازه تماس و ارتباط با خانواده و افراد دیگر را ندارند.
درپی شکایت شرکت تعاونی یاران دهکده کمان مبنی بر تصرف و قطع غیر قانونی درختان این مجموعه به دادستانی سوادکوه و پیگیریهای قضایی مکرر، ضمن ارائه مدارک و مستندات کافی و قانونی به مقام قضایی این شهرستان، در کمال تعجب در اقدامی تامل برانگیز از سوی دادستان سوادکوه،عدم پیگیری پرونده توسط وی صورت میگیرد و در ادامه ضمن ارعاب و تهدید مدیر عامل و اعضاء هیئت مدیره شرکت تعاونی یاران دهکده کمان به بازداشت و زندان در صورت ادامه پیگیریهای قضایی، به ایشان اخطار میگردد از ادامه پیگیری این پرونده صرف نظر نمایند.
روز شنبه 26/3/98 آقای یحیی غفوری مدیرعامل و مهندس محمدرضا ولی نژاد رئیس هیئت مدیره این شرکت تعاونی به جهت پیگیری مجدد و مستمر این دعوای قضایی به پاسگاه انتظامی شهرستان زیرآب مراجعه نموده و بیان میدارند؛درصورت عدم رسیدگی قانونی به این پرونده و نیز عدم جلوگیری از سرقت درختان قطع شده به دادستانی استان و دادسرای کل کشور مراجعه و پرونده را از مقامات بالاتر مورد پیگرد و رسیدگی قرار خواهند داد. با بیان این موضوع از طرف اعضاء شرکت تعاونی این افراد از زمان ورود و درخواست مامور برای بررسی مجدد و صورتجلسه شرایط بوجود آمده برای شرکت تعاونی به مدت بیش از شش ساعت برای اعزام مامور به محل ،عمدا و به بهانه نبود مامور و بهانه های واهی دیگر معطل میگردند. در همان زمان سارقان که با اطلاع و هماهنگی دادستان و پشتیانی فرمانده انتظامی سوادکوه اقدام به حمل و جابجایی درختان قطع شده نموده بودند با حضور برخی افراد سودجوی محلی که از این سرقت و قاچاق چوب درختان مطلع می گردند،و به طمع اینکه از این وضعیت سودی عایدشان گردد، به محل شرکت تعاونی هجوم برده، که این اقدام با مقاومت سارقان اصلی و اصرار به حق خواستن افراد تازه رسیده، منجر به تنش و درگیری بین دو گروه می گردد.که باحضور نیروهای پشتیبانی و دخالت نیروی انتظامی به نفع سارقان اصلی، وضعیت به شدت متشنج و از کنترل خارج می گردد.چندین خودرو دچار آتش سوزی و احتمالا تعدادی افراد مصدوم از این واقعه شرایط بسیار بغرنجی برای دادستان و نیروی انتظامی بوجود می آورد که این موضوع با ورود نیروهای اطلاعاتی وامنیتی به ماجرا، شکل دیگری به خود میگیرد.


موضوع بسیار مهم و تعجب برانگیز اینکه مدیران شرکت تعاونی یاران دهکده کمان که بعنوان شاکیان پرونده از اقدام و تعرض سارقان و عوامل نیابتی دادستان به اموال و املاک خصوصی خود، به کلانتری زیرآب مراجعه کرده بودند تا از مسیر قانونی این موضوع را پیگیری نموده و با مامور انتظامی برای برخورد با سارقان یا صورتجلسه به منطقه بروند که با تاخیر چند ساعته برای اعزام مامور،در کلانتری  عمدا معطل شدند، و در زمان بروز درگیری و حادثه در محل کلانتری زیرآب حضور داشتند،در کمال تعجب و تاسف ، بدون هیچگونه مدرک و ادله ای توسط مامورین انتظامی بازداشت گردیدند.که این قبیل رفتار خصمانه ،و ضد مردمی و انتقام جویانه از سوی دادستانی سوادکوه نسبت به این شرکت تعاونی و برخی شخصیتهای حقیقی و حقوقی در منطقه نیز مسبوق به سابقه است
در سال 93 زمانیکه مدیرعامل همین شرکت تعاونی جهت پیگیری شکایت در مورد سرقت و تخریب اموال شرکت تعاونی به دادستانی سوادکوه مراجعه می نماید ،پس از تهدید توسط شخص دادستان و مامورین امنیتی ، بازداشت و روانه زندان می گردد.و پس از دوماه تبرئه و آزاد گردید. که در این مدت سارقان و عوامل نیابتی دادستان همه تاسیسات را تخریب و اموال را به سرقت بردند.بارها نگهبانان شرکت تعاونی به بهانه های واهی و پوچ و در چند مرحله توسط مامورین انتظامی بازداشت شدند که در غیاب آنها موارد متعددی سرقت دام و طیور و اموال شرکت تعاونی صورت گرفت و همچنین بناها و تاسیسات مورد تخریب و آتش سوزی واقع شدند. و سارقان و متجاوزین به حریم خصوصی همواره در سایه حمایت ویژه و خاص مقامات قضایی و انتظامی، آزاد و رها ، و بدون ترس از قانون و مجازات قانونی، به اینگونه اعمال و رفتار ضد اجتماعی ،ناهنجار و پست ،ادامه می دهند.
اینک سئوال اساسی اینست که سیستم قضایی و امنیتی طبق کدام قانون و چه ضابطه ای صاحب مال و نگهبان را که برای تظلم خواهی به مراجع قضایی و انتظامی مراجعه نموده بدون هیچ دلیل و مدرکی بازداشت می نماید تا درغیابشان این همه فجایع ببار آید و حتی به دامها و درختان محوطه شرکت تعاونی نیز رحم نکرده و در روز روشن و آشکارا با حمایت مامورین انتظامی به سر ببرند. و تلخ تر آنکه درگیری درون گروهی سارقان و عوامل نیابتی که منجر به آتش سوزی خودروهای طرفین گردیده بدون کوچکترین دلیل و مدرک به گردن مدیران متشخصی که دارای عزت و اعتبار اجتماعی و علمی هستند،بیاندازند.
در واقع یک مافیای بسیار پیچیده و ویرانگر در منطقه سوادکوه مازندران توسط دادستان و برخی نهادهای نظامی و امنیتی بوجود آورده اند که انجام هر گونه حرکت و عمل مجرمانه ای از سوی عوامل آن امکانپذیر بوده و در مراجع قضایی و انتظامی منطقه به هیچ عنوان قابل پیگیری نیست.
اگر مسئولین رده بالای قضایی و انتظامی از این موضوع مطلع نیستند، بایستی تحقیق و بررسی نمایند.و اگر مطلع هستند وای بحال و روز این مملکت و دستگاه قضایی و انتظامی که با بی پروایی تمام به اعمال هنجارشکنانه ای همچون سوزاندن و سرقت و غارت اموال مردم ، تجاوز به حریم خصوصی و قانونی و زیر پا گذاشتن اصول اولیه انسانی و دینی مبادرت می ورزند.
البته باید که مسئولین رده بالا و مافوق این افراد مراقب گزارشهای کذب و دروغ و جنجال برانگیز مسئولین قضایی و انتظامی و امنیتی سوادکوه باشند. چراکه در گذشته چندین بار از سوی دادستانی در پاسخ به پیگیری مافوق قضایی گزارش کاملا کذب و بدور از واقعیت ارائه داده اند. و با توجه به اینکه دروغ و گزارش کذب بخودی خود جرم تلقی می شود و مستوجب مجازات در قوانین هست، درکمال تاسف هیچگونه برخوردی با این افراد که در مقامها و مسئولیتهای قضایی و انتظامی هستند صورت نگرفت. که اگر این موضوع به عمد صورت گرفته باشد پس یقین حاصل می گردد که این قانون شکنان اعم از دادستان و دیگر ایادی آنها مورد حمایت مقامات بالاتر بوده و در برابر قانون متخلف هستند.


مهار اتش سوزی تالاب میانکاله بگفته مسئولان

آتش سوزی تالاب میانکاله در منطقه مرزی استان‌های گلستان و مازندران مهار شد.


به گفته مقام‌های محلی، این چندمین حادثه آتش سوزی پوشش گیاهی و جنگلی تالاب میانکاله است. 

این تالاب با حدود ۶۰ هزار هکتار مساحت به عنوان یکی از دخایر زیست محیطی ایران است و هر ساله میزبان یک و نیم میلیون پرنده مهاجر است. 

جان باختن دو تن در انفجار معدن زغال سنگ سوادکوه

به گزارش خبرگزاری تسنیم از سوادکوه،ساعات آغازین روز 5 شنبه 30 خرداد  ناگهان خبر ناگواری در تلکس خبری گروه‌های مجازی و برخی رسانه‌های محلی قرار می‌گیرد.ساعتی پیش این خبر تایید شده و حاکی از وقوع انفجار معدن در سوادکوه و جان باختن تنی چند از کارگران معدن سوادکوه خبر می‌دهد.
زکریا اشکپور، سخنگوی اورژانس مازندران ظهر امروز در تایید خبر انفجار معدن به خبرگزاری‌ها گفت: حوالی ساعت 9 امروز خبر این حادثه به مرکز ارتباطات اورژانس استان مازندران اعلام شده و پس از آن آمبولانس‌های پایگاه‌های اورژانس پل سفید و زیرآب و هلال احمر جوارم به محل حادثه در منطقه آزاد مهر، عبور فارسی، معدن زغال سنگ اعزام شدند.
وی افزود: متاسفانه دو نفر در اثر استنشاق گازهای داخل معدن دچار مسمومیت شدید شدند و تیم های اورژانس پس از ورود به صحنه و بررسی وضعیت مصدومان دریافتند که دو نفر  آقای 42 ساله وحدود 50 ساله فاقد هرگونه علائم حیاتی هستند.